با سلام.همسر من در دروان مجردی یکبار اقدام به خودکشی کرده است.از این ترس دارم که در هنگام قهر کردن دوباره به این فکر بیفتد.این موضوع را فقط با من مطرح کرده است و ازم خواسته است به کسی نگویم.حال نمیدانم این موضوع را با مادرخانمم مطرح کنم یا نه؟
با سلام.همسر من در دروان مجردی یکبار اقدام به خودکشی کرده است.از این ترس دارم که در هنگام قهر کردن دوباره به این فکر بیفتد.این موضوع را فقط با من مطرح کرده است و ازم خواسته است به کسی نگویم.حال نمیدانم این موضوع را با مادرخانمم مطرح کنم یا نه؟
دوست عزیز بهترین کار اینه که با مشاور مجرب خود شما شخصا صحبت کنید .
تا بتونید در برخورد با نشانه هایی تصمیم گیری درست و صحیحی داشته باشید .
از طرفی قرار نیست حرفی که ایشون به شما گفته رو با خانواده اش درمیان بگذارید چون ممکنه زمینه مشکلاتی رو فراهم کنه .
گاهی همین حساسیت های بی مورد باعث بروز مشکلاتی جبران ناپذیر خواهد شد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید دفتر قیطریه: ۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه
خـــــدانـگهــــــدار
آدمایی که اقدام به خودکشی میکنن به مسائل عاطفی خیلی بیشتر از بقیۀ مسائل اهمیت میدن... اگر به خاطر یک کاری ازش دوری کنید... اون نمی تونه درک کنه که به خاطر کار بوده و ایمان داره که مثل قبل دوسش ندارید، چون برای خودش تنها دلیل دوری مسائل عاطفیه فکر میکنه که بقیه هم حتما همینجورن... از مشکلات و مسائل باهاش صحبت نکنید، چون فکر میکنه بهانه ست... هر وقت ازش دور میشید یا مدتی مجبورید نبینیدش، زمانهایی رو مشخص کنید که بهش پیام بدید و از نگرانی درش بیارید، شاید شما دلیل این کارو متوجه نشید ولی تاثیر خوبی داره... هروقت بهونه میگیره بگید گریه م میگیره ها، منم نمیتونم دوریتو تحمل کنم ولی چاره ای ندارم... کم کم عادت میکنی...
از این موضوع خودکشی حتما به پدر یا مادرش بگید که بدونن... پسفردا خدایی نکرده اتفاقی بیوفته معترض میشن که چرا به ما نگفتی... تصمیم گیریه این که بگید یا نه با شما نیست... مجبورید که بگید...
دقیقا چون خانمها احساساتی هستن ، خانم من هم همینطوریه.حتی تو خونه پدرخانم یک بحثی مثلا مسائل سیاسی میشه چون که پدر و مادرش با هم بحث میکنن اون هم ناراحت میشه و سریع پرخاش گری میکنه.حتی زمانهایی که من بهش میگم عزیزم غذات خیلی چرب بود به خودش میگیره و دعوا میکنه و خیلی هم منو کتک میزنه آخر هم میره تو اتاق شروع میکنه گریه کردن و میره سمت فکرهای خودکشی.یه حس عجیبی دارم خیلی میخوام ناراحتش نکنم ولی خوب پدر مادرش نمیدونن مسئله رو خیلی اذیتش میکنن ناخواسته،که منجر به همین مسئله میشه.خودش هم میگه این مسئله برمیگرده به دوران کودکیش .ولی از طرفی هم برای دیگران خیلی خوب و دقیق تصمیم میگیره.من فقط از این میترسم یه روز دعوامون بشه و اون خودش رو ...
سلام
بهتره ببریدش پیش یه مشاور خوب وباتجربه البته یک دکترخوب هیپنوتیزورهم فکرکنم بتونه ازراه هیپنوتیزوبردن همسرتون به گذشته و... کمکشون کنه.
بهتره قضیه خودکشی ایشونم یه روزکه خانمتون نیستن به خانوادش بگید تابیشترحواسشون بهش باشه هرچند نمی دونم چه جورخودکشی بوده که خانوادش متوجه نشدن.
خودش میگه که با آمپول هوا زده تو زانوش!!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)